بسم الله الرحمن الرحیم
افول اسرائیل؛ با ابزار جهاد تبیین
مقدمه:
سالیانی است که کشوران منطقه و امت مسلمان با رژیم اشغالگر صهیونیستی منازعه دارند و این درگیری در بیشتر اوقات در قالب جنگ سخت و نظامی بوده است. جبهه مقاومت درطی سالهای گذشته ضربات سهمگینی بر بدنه این رژیم غاصب زده است و اجازه نداده این دولت جعلی به اهداف خود در تسلط بر منطقه برسد. بنابر فرمایش رهبرانقلاب: “رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید.” (18/6/96) روند سقوط و از بین رفتن این رژیم با سرعت طی میشود.
رسانه های داخلی و خارجی این فرموده رهبری را براساس معیارهای جنگ سخت تحلیل میکنند که این ارزیابیِ انحصاری، اشتباه و نامعقول است.
اندیشهی مقاومت چندین دهه است که توسط نخبگان و رهبران، تبیین و تشریح شده است و در قلوب امت اسلامی جای گرفته و در نقاط گسترده غرب آسیا منتشر گردیده است. بنابراین نباید از نبرد نرم و اندیشه جبهه مقاومت غفلت شود.
در این مقاله، به برررسی نتیجۀ نبرد نرم و اندیشهای جبهه مقاومت در راستای مقابله با رژیم صهیونیستی خواهیم کرد.
بحث:
به طور کلی سه مرحله تولید روایت، تغییر روایت و نابودی روایت از مهمترین مقاطع در تاریخ هر تمدن و جنبش تلقی میشود. اساسا این “روایت” است که افرادی را دور هم جمع میکند؛ بدون داشتن روایت، هیچ اجتماعی شکل نمیگیرد.
فلسفه و اندیشۀ قوی باید وجود داشته باشد تا روایتی قوی تولید شود و در ادامه فرهنگی شکل بگیرد تا تمدنی ساخته شود. بسیاری از ملتها و تمدنها تا زمانی که روایت خود را ایجاد نکردند، نتوانستند به مرحله تمدنی دست پیدا کنند.
بسیاری از ملتها و تمدنها در چالشها و مشکلات پسینی (معرفتشناختی) دچار سقوط شدند و روایتشان نیز نابود شد. بسیاری از جنبشها هم در ساخت روایت، توانایی نداشتند که بخواهند ملتی تشکیل بدهند. و در ادامه آن چیزی که پس از ایجاد روایت، حائز اهمیت است، حفظ و تثبیت آن روایت و اندیشه است که دچار تغییر و فراموشی نگردد. ملتها و تمدنهایی زمین خوردند که روایت آنها دیگر اعتبار نداشت. ملتها و تمدنهایی دچار استحاله شدند که روایت آنها دیگر قوام پیشین را نداشت و جنبشهایی قوی شدند که روایت آنها همهگیر شد.
به طور کلی مرحله تغییر روایت به دو گونه رخ میدهد: یا امری درونی است و با توجه به اقتضائات و شرایط، مرکز ایجاد و حفاظت روایت دست به اصلاح روایت میزند. یا امری برونی است و نقشآفرینی متغیرهای ثانی و ثالث باعث تغییر اجباری روایت میشود. این حالت ممکن است وارد فاز نابودی روایت شود.
بنیان رژیم اسرائیل بر یک روایت قرار گرفته است. روایتی که ظلم دائمی و همیشگی بر قوم یهود را در طول تاریخ از آغاز پیدایش مسیحیت در حوالی سال ۰ میلادی تا ۷ اکتبر ۲۰۲۳ روایت میکند. این ظلم در حکومت یهود، مبنا است. نتیجهگیری این ظلم ادعایی دائمی ، بر تشکیل حکومتی یهودی به منظور حفاظت از یهودیان و ممانعت از تداوم ظلم تاریخی تاکید میورزد. بنیان هراس رژیم اسرائیل از نقد هلوکاست در همین باب تفسیر میگردد. چرا که با تشکیک در هلوکاست، روایت مظلومیت یهود از اساس فرو میریزد. علت شدت برخورد ساختار صهیونیستم با تفقد[دلجویی و جستجو کردن] در این مسئله تاریخی نیز در همین راستاست.
از ابتدای طوفانالاقصی و به خصوص با توجه به آن که طی آن، حماس به عنوان نیروی آفندی(مهاجم) و رژیم به عنوان نیروی پدافندی(مدافع) عمل کرد، تلآویو با قدرت رسانهای گسترده جهانی به دنبال بازتولید “روایت مظلومیت” رفت و بسیار هم موفق بود.
ذیل این روایت بود که بسیاری از کشورها اقدام حماس را محکوم و بر همدردی با اسرائیل تاکید کردند. اما با گذشت زمان و شدت وحشیگری رژیم صهیونیستی در غزه به همراه موارد دیگر، روایت مظلومیت جای خود را به روایت ظالمیت داد.
نتیجۀ این تغییر روایت، تحولاتی بود که درکف دانشگاههای ایالات متحده و برخی مناطق اروپایی شکلگرفت. و باعث تشکیک و تغییر روایتی شد که به طور تاریخی و مقطعی رژیم از خود منتشر میکرده است. روایتی که نه تنها دیگر اسرائیل را مظلوم و فلسطین را ظالم نمیداند، که کاملا برعکس، تلآویو را ضد بشری میپندارد که در حال کودککشی و زنکشی در غزه است که یا باید از بین برود و یا باید کنترل شود.
سران رژیم صهیونیستی هراس دارند که این تغییر روایت، باعث اقدامات ضدامنیتی بر علیه اسرائیل شود که اینچنین خواهد شد. کنشهای ضد امنیتی به طور کلی در دو دسته قرار میگیرند.
الف)کنشهای بنیانپایه: در این نوع اقدامات، افراد روایت مبنایی مرکز را قبول ندارند و علیه آن وارد اقدام تئوریک و عملی میشوند.
ب)کنشهای روشپایه: در این نوع اقدامات، افراد روایت اصلی مرکز را قبول دارند و ایراد آنها تنها به حوزه تاکتیک و تکنیک محدود است.
حال سؤالی که پیش میآید که چرا روایت رژیم صهیونیستی روبه افول بوده و روایت متعارض آن در حال ظهور و بروز بیشتر است؟
1.روایت صهیونیستی دارای ضعف بوده و حقایق فراوانی علیه آن در دسترس است که با گذر زمان و آشکار شدن بیشتر ابعاد آن بر اساس تحقیقات علمی و رسانهای، با چالش پذیرش از طرف افکار عمومی روبهرو میشود. برای مثال، روایت صهیونیستیِ ایجاد حاکمیت در سرزمین بدون صاحب و بدون جمعیت فلسطین، امروز با ادله مختلف تضعیف و حتی رد شده است.
2.اقدامات توسعهطلبانه دائمی و زیرپاگذاشتن قطعنامهها و توافقات منطقهای و بینالمللی، تصویری توسعهطلب و تمامیتخواه از رژیم صهیونیستی به جهان مخابره میکند. برای مثال، با نگاهی به تاریخ قضیه فلسطین میتوان گفت رژیم صهیونیستی در خصوص عقبنشینی از مناطق 1967 و عدم شهرکسازی در مناطق اشغالی، به تعهدات اصلی خود در قبال نهادهای بینالمللی و همچنین کشورهای عربی و فلسطینیان موافق با سازش عمل نکرده است.
۳.برخورد خشن با فلسطینان و آوارهکردن آنها بهصورت مداوم در هشتاد سال اخیر (درگذشته بهصورت اشغالگری و در سالهای اخیر بهصورت شهرکسازی)، این انگاره را تقویت میکند که در حقیقت، این رژیم براساس یک پروژه توسعهطلبانه ایجاد شده و حاضر به پذیرش قواعد زندگی مسالمتآمیز در عرصه بینالمللی نیست؛ ولو در همان مناطقی که در سازمان ملل، مصوب شده است.
۴.محور مقاومت و حامیان آن در دهههای اخیر در کنار پیشرفت دفاعی و امنیتی، در حوزه رسانه نیز فعالشدهاند و توانستهاند روایت رقیب صهیونیستها را با راهبردهای رسانهای توسعه دهند؛ بهخصوص اینکه، حقایق این روایت به دلیل نزدیکی به واقعیت، از اثرگذاری قابل توجه برخوردار است. ورود کشورهای عربی و اسلامی به حوزه رسانهای و تشکیل شبکههای رسانهای فرا منطقهای همچون الجزیره انگلیسی و پرستیوی و شکستن انحصار خبری رسانههای جریان اصلی، بستر فعالیت فعالان رسانهای حامی مقاومت مردم فلسطین را فراهم کرده است و باعث شده است که اندیشه جبهه مقاومت به سراسر جهان منتشر گردد. مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در صفحه توئیتر خود میگوید: حماس و ایران آشکارا در حال پیروزی در جنگ تبلیغاتی در کشور ما هستند.(ج.بولتون)
نتیجهگیری:
با تغییر و از بین رفتن روایت مظلومیتِ رژیم صهیونیستی، مراحل نابودی این رژیم غاصب با سرعت طی میشود و این اتفاق حاصل تلاش افسران جنگ نرم و جهاد تبیین در رسانه بوده است. افرادی نظیره مرحوم نادرطالب زاده و مرحوم محمدحسین فرجنژاد و…
این افراد توانستند با نشان دادن چهره واقعی و اندیشۀ ضدبشری رژیم صهیونیستی، پایه و بنیان رژیم صهیونیستی را سست و با تبیین اندیشۀ جبهه مقاومت، روحیهی حق طلبی و دفاع از مظلومین را گسترش دهند. در اینجا نقش کنشگران و نخبگان(طلاب و دانشجویان) در شدت بخشیدن این روند حائز اهمیت است.
رهبرمعظمانقلاب میفرمایند: “عقیدهام این است که در کنار آن قدرت سخت و قدرت تسلیحاتی، تسلیحات فکری، تسلیحات زبانی و تسلیحاتِ منطقِ قوی بایستی در بین ما گسترده بشود” (13/10/1402) و این اتفاق زمانی خواهد افتاد که جریانی متشکل از نیروهای انقلابی دانشگاهی و حوزوی به صورت متداوم و منسجم در این مسیر قدم بردارند.
پیشنهادها برای فعالیت:
جهاد تبیین با محوریت جبهه مقاومت در میان قشر خاکستری جامعه ، با تبیین چرایی و دستاوردهای جبهه مقاومت
ایجاد بستر آموزشی گسترده، در جهت توانمندسازی افراد در پاسخ به شبهات ذیل مسئله مقاومت
ایجاد شبکه های رسانهای فارسی و غیرفارسی زبان در فضای مجازی، با هدف تبیین جنایات و نقدصهیونیسم
ایجاد تشکیلات دانشجویی و حوزوی، تفهیم اندیشۀ مقاومت به اعضای تشکیلات
ایجاد گفتمان با هدف ترویج روحیه استکبارستیزی و دفاع از مستضعفین به وسیله تشکل های دانشجویی و حوزوی